alw
نصف نصف، نوعی ابجو انگلیسی، نصفا نصف
نصف و نیم پانسمان
alf
نیم، نیمه، نیمی، نصف، نصفه، طرف، شقه، شریک، بطور ناقص، ناقص
هول
آلوئیت
همیشه، همواره، همه وقت
همیشه