دفتر پُست ریلیrailway post office, bureau ambulant 1 (fr.)واژههای مصوب فرهنگستاندفتر پُستی مستقر در واگنهای قطار در یک مسیر حملونقل که عملیات تجزیه و آمادهسازی و ارسال مرسولات سپردهشده به پُست در آنجا انجام میشود و در طول مسیر، کار تحویل و دریافت فرستهها و مرسولات پُستی را در نقاط تعیینشدۀ بین راه بر عهده دارد
دفتر پُستی بزرگراهhighway post office, bureau ambulant 2 (fr.)واژههای مصوب فرهنگستاندفتر پُستی مستقر در وسایل نقلیۀ جادهای در یک مسیر که عملیات تجزیه و آمادهسازی و ارسال و برداشت پُستی مرسولات سپردهشده به پُست در آنجا انجام میشود و در طول مسیر، کار تحویل و دریافت فرستهها و مرسولات پُستی را در نقاط تعیینشده پُستی بین راه انجام میدهد
دفتر پُست ریلیrailway post office, bureau ambulant 1 (fr.)واژههای مصوب فرهنگستاندفتر پُستی مستقر در واگنهای قطار در یک مسیر حملونقل که عملیات تجزیه و آمادهسازی و ارسال مرسولات سپردهشده به پُست در آنجا انجام میشود و در طول مسیر، کار تحویل و دریافت فرستهها و مرسولات پُستی را در نقاط تعیینشدۀ بین راه بر عهده دارد
دفتر پُستی بزرگراهhighway post office, bureau ambulant 2 (fr.)واژههای مصوب فرهنگستاندفتر پُستی مستقر در وسایل نقلیۀ جادهای در یک مسیر که عملیات تجزیه و آمادهسازی و ارسال و برداشت پُستی مرسولات سپردهشده به پُست در آنجا انجام میشود و در طول مسیر، کار تحویل و دریافت فرستهها و مرسولات پُستی را در نقاط تعیینشده پُستی بین راه انجام میدهد
سیاردیکشنری فارسی به انگلیسیambulant, floating, itinerant, migrant, migratory, mobile, mobile _, peripatetic, riotously, stroller, transient, wandering
somnambulantدیکشنری انگلیسی به فارسیsomnambulant، در خواب راه رونده، خواب گرد، معتاد به راه رفتن در خواب