amplitudesدیکشنری انگلیسی به فارسیدامنه، نوسان، میدان نوسان، بزرگی، فراوانی، درشتی، انباشتگی، فراخی، میدان، استعداد، فاصلهء زیاد، کمال، فضا داری
amplitudeدیکشنری انگلیسی به فارسیدامنه، نوسان، میدان نوسان، بزرگی، فراوانی، درشتی، انباشتگی، فراخی، میدان، استعداد، فاصلهء زیاد، کمال، فضا داری
دامنة لحظهایinstantaneous amplitude,envelope amplitude,reflection strengthواژههای مصوب فرهنگستاندامنة پوشِ نشانک/ سیگنال نوسانی در هر لحظه