دستگاه تبدیل قیاسیanalogue stereoplotterواژههای مصوب فرهنگستاندستگاه تبدیلی که در آن از ابزارهای مکانیکی و نوری برای توجیه و ترسیم عوارض و تولید خطوط تراز استفاده میکنند
تصویرسنجی قیاسیanalogue photogrammetryواژههای مصوب فرهنگستاناز روشهای تصویرسنجی که در آن از دستگاههای قیاسی استفاده میشود
تصویر قیاسیanalogue imageواژههای مصوب فرهنگستانتصویری که در آن تغییرات پیوستۀ یک ویژگی مشخص با تغییرات پیوسته در مایۀ خاکستری نشان داده شده باشد
مشابهدیکشنری فارسی به انگلیسیakin, alike, analogue, correspondent, iso-, kindred, like , parallel, similar, uniform
شبهگوشتmeat analogueواژههای مصوب فرهنگستانغذایی شبیهسازیشده که ازلحاظ خصوصیات ساختاری و مکانیکی قابل قیاس با گوشت طبیعی است