عنفشیشلغتنامه دهخداعنفشیش . [ ع َ ف َ ] (ع ص ) مرد دراز و انبوه ریش . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به عنفش شود.
پسینچهرanaphaseواژههای مصوب فرهنگستانیکی از مراحل تقسیم یاختهای که در طی آن فامینکهای یک فامتن از هم جدا میشوند و به سمت قطبهای یاخته حرکت میکنند
انفسیلغتنامه دهخداانفسی . [ اَ ف ُ ] (ص نسبی ) مراد عالم ارواح و عالم باطنی است . و مقابل آن آفاقی ، عالم ظاهری و عالم اجسام است که دنیا باشد. (ازغیاث اللغات ) (از آنندراج ). ذهنی . مقابل عینی . و رجوع به انفس و آفاق شود.