ظرفیت خنثیسازی اسیدacid neutralizing capacity, ANCواژههای مصوب فرهنگستانمیزان توانایی آب یا خاک در برابر تغییرات پ.هاش متـ . توانش خنثیسازی اسید acid neutralizing potential
hangsدیکشنری انگلیسی به فارسیآویزان است، تعلیق، طرزاویختن، مفهوم، تمایل، چسبیدن به، اویختن، اویزان کردن، طناب انداختن، بدار اویختن، متکی شدن بر، اویزان بودن، بدار اویخته شدن، معلق کردن، فروهشتن
hauntsدیکشنری انگلیسی به فارسیخالی از سکنه، امد و شد زیاد، محل اجتماع تبه کاران، مراجعه مکرر، امیزش، پاتوغ، خطور کردن، دیدار مکرر کردن، پیوسته امدن به، تردد کردن، زیاد رفت و آمد کردن در