handyدیکشنری انگلیسی به فارسیمفید است، دستی، سودمند، دم دستی، قابل استفاده، مقتدر، ماهر، سریع، بسهولت قابل استفاده، سهل الاستعمال، اماده، روان، بادست انجام شده، موجود، چابک، چالاک، استاد در کار خود
randyدیکشنری انگلیسی به فارسیسفت، خشن، شهوانی، بی تربیت، افسار گیسخته، سرکش، زبان دراز، گدای سمج و بیادب