عملگر نابودیannihilation operatorواژههای مصوب فرهنگستانعملگری که اگر به تابعموج سامانهای Nذرهای اثر کند، تابعموج سامانهای 1ـ N ذرهای به دست میآید
نابودی زوجpair annihilation, annihilationواژههای مصوب فرهنگستانپدیدهای که در آن ذرهای با پادذرۀ متناظرش برخورد میکند و هر دو ناپدید میشوند و انرژی آنها به دو یا چند فوتون تبدیل میشود
نابودی زوجpair annihilation, annihilationواژههای مصوب فرهنگستانپدیدهای که در آن ذرهای با پادذرۀ متناظرش برخورد میکند و هر دو ناپدید میشوند و انرژی آنها به دو یا چند فوتون تبدیل میشود
نبرد انهدامیbattle of annihilationواژههای مصوب فرهنگستاننبردی که در آن راهبرد ارتش حملهکننده نابودی توان نیروی نظامی متخاصم براساس برنامهریزی مشخصی است