خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
anodally پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
anodizing
آندش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] فرایندی برقکافتی که در آن لایهای پایدار را که عموماً اکسیدی و دارای خواص محافظتی یا تزیینی است بر سطح فلز مینشانند
-
anode impedance, anode load impedance
رهبندی آند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] کل رهبندی بین آند و کاتد، جدا از جریان الکترونها
-
anodic reaction
واکنش آندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] نوعی واکنش اکسایشی که در آن الکترون از برقکاف به سطح الکترود منتقل میشود
-
anodic polarization
قطبش آندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] تغییر پتانسیل الکترود و تبدیل آن به پتانسیلهای نجیبتر یا مثبتتر براثر عبور جریان
-
anode 2
قطب مثبت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] قطبی در باتری که جریان وارد آن شود؛ این قطب نسبت به باتری مثبت و نسبت به مدار خارجی منفی است
-
anodized aluminum
آلومینیم آندشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] آلومینیمی که با فرایند آندش مقاومت به خوردگی آن افزایش مییابد
-
anode 1
آند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] جمعکنندۀ الکترونها در لامپ الکترونی
-
inert anode
آند بیاثر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] آندی که در برقکاف نامحلول است و فقط واکنشهای آندی بر سطح آن انجام میشود
-
hard anodizing
آندش سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی مواد و متالورژی] فرایند فلزپوشی ازطریق اکسایش آندی که در آن برقکافت با شدت جریان بالا و دمای پایین انجام میشود و پوششی ایجاد میکند که در مقابل خوردگی و سایش و فرسایش مقاوم است
-
auxiliary anode
آند کمکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی آند مکمل که از آن در فرایند آبکاری برای افزایش چگالی جریان در یک منطقۀ خاص از کاتد و دستیابی به آبکاری باکیفیتتر استفاده میشود
-
galvanic anode
آند گالوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] فلزی که بهدلیل موقعیت نسبیاش در فهرست گالوانی در هنگام اتصال به فلزات نجیبتر در برقکاف از بین میرود ولی موجب حفاظت کاتدی آنها میشود
-
anodic cleaning
تمیزکاری آندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی تمیزکاری برقکافتی که در آن قطعۀ موردنظر آند واقع میشود
-
anode ray
پرتوِ آندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] باریکۀ یونهای مثبتی که براثر اعمال ولتاژ از آند لامپ الکترونی گسیل میشود
-
anodized coating
پوششدهی آندشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تشکیل پوسۀ (film) اکسیدی سنگین بر روی فلز ازطریق فرایند آندش متـ . پوشانش آندشی
-
anodic protection
حفاظت آندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] روشی برای کاهش میزان خوردگی فلزات ازطریق قطبندگی فلزات در ناحیۀ رویین آنها