چاهوردلغتنامه دهخداچاهورد. [ وَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیرم بخش گاوبندی شهرستان لار که در 87 هزارگزی شمال خاور گاوبندی کنار راه فرعی لار به اشکنان واقع شده . جلگه ، گرمسیر و مالاریائی است و 583 تن سکنه دارد. آبش از چاه ، مح
هاورثلغتنامه دهخداهاورث . (اِخ ) سر والتر نورمان . شیمیدان معروف انگلیسی و برنده ٔ جایزه ٔ نوبل سال 1937 م . به سال 1883 م . به دنیا آمد وی در شیمی آلی مقام ارجمندی داشت و جایزه ٔ نوبل را در شیمی بسبب کار مهم خود در کربوهیدرات
آورتیلغتنامه دهخداآورتی . [ وُ ] (از یونانی ، اِ) آئورت . آوُرطی . ام الشرائین . اُرطی . دبر. شریانی که از بطن اَیْسَر قلب بوسیله ٔ شریانهای دیگر، خون سرخ بهمه ٔ اعضاء رساند. و آن بر دو قسمت است آورتی بطنی و آورتی صدری ، و آورتی صدری را وتین گویند.
آوردلغتنامه دهخداآورد. [ وَ ] ( ن مف مرخم ) در کلمات مرکبه چون آب آورد و بادآورد و بزم آورد و راه آورد و ره آورد و مادرآورد، مخفف آورده و آوریده است : بروزگار هوای تو کم شود نی نی هوای تو عَرَضی نیست مادرآورد است . خاقانی .- <span