approvesدیکشنری انگلیسی به فارسیتصدیق می کند، تصویب کردن، موافقت کردن، ازمایش کردن، پسند کردن، روا داشتن، طرفداری کردن
approveدیکشنری انگلیسی به فارسیتایید، تصویب کردن، موافقت کردن، ازمایش کردن، پسند کردن، روا داشتن، طرفداری کردن