وقدقلغتنامه دهخداوقدق . [ ] (اِ) سر پرریش و بی موی . (لغت فرس ). ظاهراً دغدغ است . (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به دغ شود.
وقداقلغتنامه دهخداوقداق . [ ] (اِ) خرچال . میش مرغ . حباری . هوبره . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به خرچال شود.
آقداغلغتنامه دهخداآقداغ . (اِخ ) نام کوهی میان دو دره ٔ قزل اوزن و زنگانه رود. || نام سلسله ٔ کوهی واقعدر سرحد غربی ایران ، مشتمل بر آقداغ کوچک و بزرگ .