arguablyواژهنامه آزادبه نحوی که (کاری یا ادعایی) قابل دفاع با قابل بحث باشد یا بتوان آن را توجیه کرد.
شایددیکشنری فارسی به انگلیسیarguably, doubtless, likely, must, peradventure, perchance, perhaps, possibly, probably, seem