گورنینلغتنامه دهخداگورنین . [ گ َ وَ ] (اِ) متاع و رخت خانه و متاع غیرمنقوله . (آنندراج ). اسباب خانه و رخت خانه و اموال صامت . (ناظم الاطباء). || خندق . (آنندراج ). مغاک . شیار. (ناظم الاطباء).
اپرننلغتنامه دهخدااپرنن . [ اِ پ ِ ن ُ ] (اِخ ) ژان لوئی (دوک ). امیرالبحر فرانسه . او مورد توجه هانری سوم بود. تولد وی در قصر کومن به سال 1554 م . بود. در نتیجه ٔ پافشاری وی مجلس نمایندگان به سال 1610 نیابت سلطنت ماری دمدیسی
arrangingدیکشنری انگلیسی به فارسیسامان دادن، مرتب کردن، ترتیب دادن، چیدن، منظم کردن، سازمند کردن، اراستن، قرار گذاشتن، طبقه بندی کردن، طبقهبندییا جور کردن