خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
atomic emission spectroscopy 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بر٢
فرهنگ فارسی عمید
= 〈 بُر زدن〈 بر زدن: (مصدر متعدی) در بازی ورق، بر هم زدن و درهم کردن ورقها قبل از شروع به بازی.
-
جانی٢
فرهنگ فارسی عمید
کسی که مرتکب جنایت شود؛ جنایتکار؛ گناهکار؛ تبهکار.
-
حلیم٢
فرهنگ فارسی عمید
بردبار؛ شکیبا.
-
خا٢
فرهنگ فارسی عمید
۱. = خاییدن۲. خاینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): انگشتخا.
-
نشان٢
فرهنگ فارسی عمید
۱. = نشاندن۲. نشاننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): آتشنشان.
-
یغمایی٢
فرهنگ فارسی عمید
١. از مردم یغما.٢. [مجاز] زیبارو: ◻︎ من همان روز دل و صبر به یغما دادم / که مقید شدم آن دلبر یغمایی را (سعدی۲: ۳۱۶).