آبادیلغتنامه دهخداآبادی . (حامص ) (از پهلوی آواتی ، عمران . سعادت ) عمارت . عمران . برابر ویرانی : آبادی میخانه ز ویرانی ماست جمعیت کفر از پریشانی ماست . خیام . || (اِ) جای آباد و جای معمور. آبادانی ، از ده و شهر و امثال آن <span cl