occultدیکشنری انگلیسی به فارسیمخفی، مخفی کردن، از نظر پنهان کردن، مستتر کردن، غیبی، مرموز، اسرار امیز، سری، رمزی، نهانی، پوشیده
عاقل عاقللغتنامه دهخداعاقل عاقل . [ ق ِ ل ِ ق ِ ] (ص مرکب ) خردمند کامل عیار. تمام عاقل . عاقل که از قانون خرد بهیچوجه یکسو نشود : خاقانی از این راه دورنگی بکران باش یا عاقل عاقل زی یا غافل غافل .خاقانی .