authorsدیکشنری انگلیسی به فارسینویسندگان، نویسنده، مولف، مصنف، بانی، سازنده، نویسندگی کردن، تالیف و تصنیف کردن
پدیدآوران گروهیcomposite authorsواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از پدیدآوران که در به وجود آوردن یک اثر همکاری داشتهاند بیآنکه مسئولیت مستقیم آن اثر را بر عهده داشته باشند
autarchyدیکشنری انگلیسی به فارسیسلطنتطلبی، حکومت استبدادی، استبداد، کفایت، لیاقت، حاکم مطلق، جبار مطلق، خودبسندگی
autarchiesدیکشنری انگلیسی به فارسیخود ارضایی، حکومت استبدادی، استبداد، کفایت، لیاقت، حاکم مطلق، جبار مطلق، خودبسندگی
autarchyدیکشنری انگلیسی به فارسیسلطنتطلبی، حکومت استبدادی، استبداد، کفایت، لیاقت، حاکم مطلق، جبار مطلق، خودبسندگی
autarchiesدیکشنری انگلیسی به فارسیخود ارضایی، حکومت استبدادی، استبداد، کفایت، لیاقت، حاکم مطلق، جبار مطلق، خودبسندگی