والدگری مقتدرانهauthoritative parentingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی روش والدگری مبتنی بر تشریک مساعی که در آن والد یا پرستار کودک را به خودمختاری و استقلال ترغیب میکند و درعینحال برخی محدودیتها را بر رفتار کودک اعمال میکند
تحکم آمیزدیکشنری فارسی به انگلیسیauthoritative, highhanded, imperious, peremptory, imperative, imperial
آمرانهدیکشنری فارسی به انگلیسیauthoritative, highhanded, imperative, imperial, imperious, imperiously, magisterially, peremptory
قابل اطمیناندیکشنری فارسی به انگلیسیauthoritative, dependable, infallible, reliable, safe, solid, steady, straight, sure, tried