authorsدیکشنری انگلیسی به فارسینویسندگان، نویسنده، مولف، مصنف، بانی، سازنده، نویسندگی کردن، تالیف و تصنیف کردن
authorshipدیکشنری انگلیسی به فارسینویسنده، نویسندگی، تالیف و تصنیف، ابداع، ابتکار، احدای، ایجاد، اصل، اغاز
پدیدآوران گروهیcomposite authorsواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از پدیدآوران که در به وجود آوردن یک اثر همکاری داشتهاند بیآنکه مسئولیت مستقیم آن اثر را بر عهده داشته باشند
authorshipدیکشنری انگلیسی به فارسینویسنده، نویسندگی، تالیف و تصنیف، ابداع، ابتکار، احدای، ایجاد، اصل، اغاز
پدیدآوران گروهیcomposite authorsواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از پدیدآوران که در به وجود آوردن یک اثر همکاری داشتهاند بیآنکه مسئولیت مستقیم آن اثر را بر عهده داشته باشند