آزادراهfreeway, Autobahn (de.)/autobahnواژههای مصوب فرهنگستانراه شریانی اصلی با مسیر رفتوبرگشت مجزا که در فاصلة تقاطعهای غیر همسطح هیچ دسترسی ندارد
وثبانلغتنامه دهخداوثبان . [ وَ ث َ ] (ع مص ) وثب . وثوب . وثیب . وثاب . برجستن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). جهیدن و برخاستن و ایستادن . (اقرب الموارد). || نشستن ، در لغت حمیر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به وثب شود.
آتبینلغتنامه دهخداآتبین . (اِخ ) نام پدر فریدون : چو ضحاک بگرفت روی زمین پدید آمد اندر جهان آتبین . فردوسی .فریدون که بد آتبینش پدرمر او را که بد پیش از آن تاجور. فردوسی .باز دگرباره مهرگان بدر آمد<
آزادراهfreeway, Autobahn (de.)/autobahnواژههای مصوب فرهنگستانراه شریانی اصلی با مسیر رفتوبرگشت مجزا که در فاصلة تقاطعهای غیر همسطح هیچ دسترسی ندارد
آزادراهfreeway, Autobahn (de.)/autobahnواژههای مصوب فرهنگستانراه شریانی اصلی با مسیر رفتوبرگشت مجزا که در فاصلة تقاطعهای غیر همسطح هیچ دسترسی ندارد