تسبیحدانههای بِیلیBaily's beadsواژههای مصوب فرهنگستانپدیدهای در کسوف کلی بهصورت تسبیحدانههای نور که لحظاتی پیش یا پس از گرفتِ کلی از میان پستیوبلندیهای لبۀ ماه به ما میرسد
battlesدیکشنری انگلیسی به فارسیجنگ ها، نبرد، جنگ، مبارزه، مصاف، نزاع، جدال، پیکار، رزم، محاربه، زد و خورد، جنگ کردن