bafflesدیکشنری انگلیسی به فارسیسوپاپ ها، پریشانی، اهانت، گیج یا گمراه کردن، دست پاچه کردن، بینتیجه کردن
baffledدیکشنری انگلیسی به فارسیسردرگم، گیج، مات مبهوت، گیج یا گمراه کردن، دست پاچه کردن، بینتیجه کردن
تلهسنگbafflestoneواژههای مصوب فرهنگستانسنگ کربناتی برجایی که اجزای اولیۀ آن در هنگام نهشت با مواد آلی به هم چسبانده شدهاند