لغتنامه دهخدا
چرم گور. [ چ َ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از چله و زه کمان باشد. (برهان ). بمعنی زه کمان است . (انجمن آرا) (آنندراج ). مرادف چرم کمان و چرم گوزن . (از آنندراج ). چله و زه کمان . (ناظم الاطباء) : چو بر شاخ آهو کشد چرم گوربدوزد سر مور ب