برکوتیلغتنامه دهخدابرکوتی . [ ب َ ] (ص نسبی ) منسوب به بَرکوت که قریه ای است از شرقید در سرزمین مصر. (از الانساب سمعانی ).
برقاطیسلغتنامه دهخدابرقاطیس . [ ب َ ] (اِ مرکب ) (از: برق + الف + طیس ،مغناطیس ) الکترومانیِتیسم . مبحثی از علم برق که از آثار مغناطیس جریان برق و تأثیرات متقابل برق و مغناطیس بحث میکند. رجوع به دائرة المعارف فارسی شود.
بریکتولغتنامه دهخدابریکتو. [ بْری / ب ِ ت ُ ] (اِخ ) اوگوست مارتن ژولین . (1873- 1930 م .) مستشرق بلژیکی . وی از سال 1900 م . به تدریس در دانشگاه لیژ پرداخت و