بادریلغتنامه دهخدابادری . [ دَ ] (معرب ، اِ) از ایتالیائی پادر (پدر، لقب مذهبی .کشیش ). (دزی ج 1 ص 47).
بادرلغتنامه دهخدابادر. [ دَ ] (اِ) مرضی است که آنرا سرخ باده گویند. (آنندراج ). سرخباد که تب هم گویند. رجوع به شعوری ج 1 ورق 159 شود. باد سرخ . رجوع به باددژنام و مترادفات آن شود. || روز بیست ونهم از هر ماه شمسی . || کاهو. (ن