گول زدن، گدا، گرفتار فقر و فاقه، سائل، بگدایی انداختن، بیچاره کردن
شروع کن
گاو نر
گناه همسایه من
گرسنه، گداوار، از روی پستی، گدامنش
گرسنگی
گداخته
گناه
گدا، گرفتار فقر و فاقه، سائل، بگدایی انداختن، بیچاره کردن
beggar
beggar, fakir, mendicant
beggar, friar, pauper
beggar, indigent, poor
نابغه
بوقلمون
فریزر
ربکا