بنگ بنگواژهنامه آزاد(اصفهان، سده) بَنگ بَنگ؛ صدای بلند. «سرم بنگ بنگ می کنه»، یعنی «سردرد گرفته ام»، مثلاً از صداهای بلند یا تردد در جاهای شلوغ و پر سروصدا.
بهرهورbenefactive, beneficiary, benefactorواژههای مصوب فرهنگستاننقش معنایی موضوعی که از رویداد فعل بهرهمند میشود
استقرار بهرهبرbeneficial occupancy,beneficial useواژههای مصوب فرهنگستاندر اختیار گرفتن تمام یا بخشی از پروژۀ پایانیافته یا در شرف پایان توسط کارفرما برای بهرهبرداری پیش از پایان پروژه در موعد مقرر