25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
besmirch
besmirching
besmirched
آلوده
smeary
خون آلود کردن
بیشتر بدانید
simonizes
موتور دوازدهسیلندر
packmen
sexologist
alfurese
cranched
جستوجوی دقیق
besmirches
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آغشته به، لکه دار کردن، ناپاک کردن
جستوجوی همآوا
besmircher
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفره
besmirched
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غافلگیر شد، لکه دار کردن، ناپاک کردن
bemercy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی پروا