سرپل ساحلیbeachheadواژههای مصوب فرهنگستانمنطقۀ مشخصی از ساحل دشمن که چنانچه تصرف و نگهداری شود پیاده کردن افراد و وسایل را در ساحل امکانپذیر میکند و فضای رزمایشی لازم برای عملیات طرحریزیشده به ساحل را فراهم میسازد
بیست بیستلغتنامه دهخدابیست بیست . (ق مرکب ) بیستگان . بیست تا بیست تا. به دسته های بیست تائی : دخترکان بیست بیست خفته بهر سوپهلو بنهاده بیست بیست بپهلو.منوچهری .
بسوتلغتنامه دهخدابسوت . [ ب ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان باهو کلات بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار بادویست تن سکنه . آب آن از باران و محصول آنجا جو، لبنیات و حبوب است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).