25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
اشپیختن
besprinkle
besprinkles
bestrews
bestrewing
pouring
بیشتر بدانید
طعمهگذاری
محنت کشیدن
بار 4
جبیر
stavesacre
عصب پادهمحس
جستوجوی دقیق
besprinkling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افزودن، پاشیدن، ریختن، افشاندن