billowsدیکشنری انگلیسی به فارسیبیلدها، موج، موج در یا، موج بزرگ اب، خیزاب، موج بلند، خیز، بصورت موج درامدن، موج زدن، موجدار بودن
blowsدیکشنری انگلیسی به فارسیضربات، فوت، ضربت، ضرب، خود ستا، دمیدن، وزیدن، ترکیدن، در اثر دمیدن ایجاد صدا کردن