blazeدیکشنری انگلیسی به فارسیسوزش، فروغ، درخشندگی، رنگ یا نور درخشان، شعله درخشان یا اتش مشتعل، با تصویر نشان دادن، جار زدن
دارنشانblaze, bark blazeواژههای مصوب فرهنگستانعلامتی بر روی درخت برای مشخص کردن مرز جنگل یا مسیر برداشت چوب
blazesدیکشنری انگلیسی به فارسیسوزش، فروغ، درخشندگی، رنگ یا نور درخشان، شعله درخشان یا اتش مشتعل، با تصویر نشان دادن، جار زدن
blazerدیکشنری انگلیسی به فارسیکت و شلوار، جارچی، ژاکت مخصوص ورزش، اعلام کننده، هر چیز قرمز و مشتعلی، نوعی کت پشمی یا ابریشمی ورزشی
blazesدیکشنری انگلیسی به فارسیسوزش، فروغ، درخشندگی، رنگ یا نور درخشان، شعله درخشان یا اتش مشتعل، با تصویر نشان دادن، جار زدن
blazerدیکشنری انگلیسی به فارسیکت و شلوار، جارچی، ژاکت مخصوص ورزش، اعلام کننده، هر چیز قرمز و مشتعلی، نوعی کت پشمی یا ابریشمی ورزشی