blenchingدیکشنری انگلیسی به فارسیبلنچینگ، رنگ خود را باختن، برگشتن، تاخیر کردن، سفید شدن، بر گرداندن، جمع شدن و عقب نشینی کردن
چشمکزنیblinking 2واژههای مصوب فرهنگستانخاموش و روشن شدن عنصر تصویری بر روی نمایشگر برای جلب توجه کاربر