بلوک ها، بلوک، قطعه، توده، جعبه قرقره، کنده، قلنبه
بلوط، لکه، لک، بد نامی، لکه دار کردن یا شدن
بطری، لکه، خال، دمل، جوش چرک دار، کورک، رنگ محو
خون، نژاد، مزاج، نسبت، نیرو، خون گرفتن، خون جاریکردن
vlach
بلوخ