درهمشکستbreakingواژههای مصوب فرهنگستانفروپاشی موج براثر مایل شدن ستیغ موج به جلو در هنگام افزایش ارتفاع متـ . شکست 1
شکناbreaker 1واژههای مصوب فرهنگستان1. موجی که بهدلیل دارا بودن شیب بسیار تند پایدار نمیماند و در نزدیکی ساحل میشکند و به کف تبدیل میشود 2. موجی که بهدلیل برخورد با صخره یا یک جسم سخت در هم میشکند متـ . موج شکنا breaking wave
خوابشکنیdormancy breakingواژههای مصوب فرهنگستانتغییر طبیعی یا مصنوعی در رویان بذر بهمنظور تحریک آن برای جوانهزنی
اوراقسازی کشتیshipbreakingواژههای مصوب فرهنگستاناوراق کردن کشتیهای قدیمی و فرسوده برای استفاده از قطعات و فلزات آنها