ساحل قلوهسنگیcobble beach, shingle beachواژههای مصوب فرهنگستانساحلی باریک که از ریگ و قلوهسنگ و سایر شنهای ساحلی تشکیل شده است و معمولاً به هر دو طرف خشکی و دریا شیب دارد
نهشتهافزایی ساحلbeach replenishment, beach nourishmentواژههای مصوب فرهنگستاناضافه شدن رسوبات ساحلی به منطقهای که مصالح خود را از دست داده است
زیرتابوتیbierواژههای مصوب فرهنگستانزنبهای که پیش از خاکسپاری یا آتشسپاری، تابوت یا جسد را گاهی همراه با گورنهادهها بر روی آن قرار میدادند
ساحل 1beachواژههای مصوب فرهنگستانمنطقهای بین ناحیۀ شکست موج و ناحیهای که رسوبات سست ساحلی وجود دارد