کدوءلغتنامه دهخداکدوء. [ ک ُ ] (ع مص ) کَدء. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به کدء شود.
کدورلغتنامه دهخداکدور. [ ک ُ ] (ع مص ) تیره شدن . (منتهی الارب ). نقیض صفا. کَدارَة. کُدورَة. کُدُر. کَدَر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مخفف کدورت نیز آمده مثل ضرورت و ضرور و در قاموس کدور را مصدر گفته است . (آنندراج ) : سحاب فضل تو آلودگان عصیان رابه