قحطیلغتنامه دهخداقحطی . [ ق َ ] (حامص ) نایابی . یافت نشدن : برای یک دم تیغ تو صد خون میشود بر هم در این کشور ز بختم قحطی آب است پنداری . میر یحیی شیرازی (از آنندراج ).رجوع به قحط شود.