کیکولغتنامه دهخداکیکو. (اِ) به معنی تالاب و کولاب در رشیدی آمده . (آنندراج ). تالاب و آبگیر و کیلو. || چکاوک . (ناظم الاطباء).
کیاکالغتنامه دهخداکیاکا. (اِخ ) نام محلی کنارراه قزوین و همدان میان سیراب و جامیشلو واقع در 306 هزارگزی تهران . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
کیاکیالغتنامه دهخداکیاکیا. (اِ) قسمی بازیچه ٔ کودکان در امریکا،و آن جغجغه ای است که از لاک سنگ پشت کنند و سر دسته ٔ آن صورت سر ماری باشد. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).