گرده، زاییدن، گوساله زاییدن، بشکل غار درامدن، جدا کردن
گوساله ها
گوساله، زاییدن، گوساله زاییدن، بشکل غار درامدن، جدا کردن
ذخیره شده، ضماد گذاشتن، تسکین دادن
تلخ
callboy، پادو یا پیشخدمت