شبکۀ پردیسیcampus area network, CANواژههای مصوب فرهنگستانشبکهای حاصل از اتصال شبکههای محلی در فضای محدود جغرافیایی، مانند مدرسه یا پایگاه نظامی
کیبوسلغتنامه دهخداکیبوس . [ ک َ / ک ِ / کی ] (ص ) کبوس و کج و ناراست . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ).
کبوسلغتنامه دهخداکبوس . [ ک َ / ک ُ ] (ص ) کج و ناراست باشد. (برهان ) (از ناظم الاطباء). کژ و ناراست را گویند. (آنندراج ). کژ باشد. (از فرهنگ اسدی ) : بجز بر آن صنم عاشقی فسوس آیدکه جز بر آن رخ او عاشقی کبوس آید. <p class="
قبوصلغتنامه دهخداقبوص . [ ق َ ] (ع ص ) اسب استوارخلقت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || اسب سخت تیز و تند که چون تازند آن را جز نوک سم وی بزمین نرسد. (منتهی الارب ). اسب سخت تند و تیز که چون بر وی هی کنند جز نوک سمب آن به زمین نرسد. (ناظم الاطباء).
شبکۀ پردیسیcampus area network, CANواژههای مصوب فرهنگستانشبکهای حاصل از اتصال شبکههای محلی در فضای محدود جغرافیایی، مانند مدرسه یا پایگاه نظامی
اَسبک مغزhippocampusواژههای مصوب فرهنگستانقسمتی از دستگاه کنارهای مغز که مرکز یادگیری است متـ . اَسبک