همجوش 2connateواژههای مصوب فرهنگستانویژگی الحاقی که در آن قطعات همسان گیاه کاملاً به یکدیگر متصلاند و بهسادگی از هم جدا نمیشوند
آب همزادconnate waterواژههای مصوب فرهنگستانآب بهدامافتاده در منافذ سنگ رسوبی در زمان نهشته شدن رسوب
شکار محصورcanned hunt(ing)واژههای مصوب فرهنگستاننوعی شکار تحفه که در آن حیوان در محدودهای محصور میشود تا احتمال شکار آن افزایش یابد