اختریانCannaceaeواژههای مصوب فرهنگستانگیاهانی چندساله و دارای زمینساقه با برگهای قاعدهای بههمپیچیده که به شکل ساقهای راست و کاذب درآمدهاند
کنشالغتنامه دهخداکنشا. [ ک ُ ن ِ ] (اِ) تیرک زدن اعضاء به سبب دردمندی . (فرهنگ رشیدی ). رجوع به کنشک شود.
کنشاءلغتنامه دهخداکنشاء. [ ک ِ ] (ع ص ) مرد مرغول موی و زشت روی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
کنشولغتنامه دهخداکنشو. [ ک َ ] (اِ) به معنی غوره که انگور خام است . (برهان ) (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (فرهنگ جهانگیری ). رجوع به کنشتو شود.