روپوشانیcappingواژههای مصوب فرهنگستانآخرین مرحلة دفن پسماند در خاکچال که در آن روی پسماند را با خاک میپوشانند
سرپوشانیendcapping, cappingواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای تبدیل گروههای انتهایی زنجیرۀ بسپاری به گروههای پایدارتر که در نتیجۀ آن بسپار پایدارتری به دست میآید
لایۀ تحکیمcapping layerواژههای مصوب فرهنگستانلایهای که برای استحکام بیشتر بستر و امکان متراکم کردن لایۀ زیراساس و همچنین لایههای روی آن ایجاد میشود
نوار تزیینی رودَریdoor cappingواژههای مصوب فرهنگستاننواری از جنس چوب یا بسپار که بهعنوان بخشی از رودری برای تزیین در، نزدیک به شیشه نصب میشود
روکشکاری 2retreading, recappingواژههای مصوب فرهنگستانقرار دادن رویۀ جدید بر روی تایری که رویۀ آن از بین رفته است، اما مَنجید سالمی دارد