مسافر ناگزیرcaptive riderواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که به دلایلی مجبور به استفاده از یک نوع سامانۀ حملونقل است
جانور وحشی اسیرcaptive wild animalواژههای مصوب فرهنگستانجانوری که انتخاب انسانی در رُخنمود آن چندان تغییر ایجاد نکرده است، اما تحت نظارت یا واپایش مستقیم انسان زندگی میکند
مسافر ناگزیر عمومیcaptive transit riderواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که وسیلۀ نقلیۀ شخصی ندارد یا قادر به رانندگی نیست و ناچار است از وسایل نقلیۀ عمومی استفاده کند