کرتوملغتنامه دهخداکرتوم . [ ک ُ ] (ع اِ) سنگ لخشان تابان درشت . || زمین بلند دراز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (اِخ ) نام حره ٔبنی عذره که زمینی است سنگلاخ سوخته . (منتهی الارب ).
قریتایملغتنامه دهخداقریتایم . [ ] (اِخ ) (دو ده ، دو شهر) شهر حصارداری است که در شرقی اردن در قسمت رأوبین واقع است . (سفر اعداد 32:37 و صحیفه ٔ یوشع 13:19).موآ