زاویۀ پیروcaster angle, casterواژههای مصوب فرهنگستانزاویۀ بین خط قائم محور چرخ و محوری که به چرخ فرمان میدهد
زاویهپیرو مثبتpositive casterواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زاویۀ پیرو که در آن محور یا سگدست در بالای چرخ به سمت عقب متمایل است
زاویهپیرو منفیnegative casterواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زاویۀ پیرو که در آن محور یا سگدست در بالای چرخ به سمت جلو متمایل است
خار زبانهدارcotter key, cotter, cotter pinواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خار که در انتهای سوراخی که رزوۀ پیچ در آن وارد شده قرار میگیرد تا از شل شدن مهره در نتیجۀ ارتعاش جلوگیری کند
زاویۀ پیروcaster angle, casterواژههای مصوب فرهنگستانزاویۀ بین خط قائم محور چرخ و محوری که به چرخ فرمان میدهد
زاویهپیرو مثبتpositive casterواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زاویۀ پیرو که در آن محور یا سگدست در بالای چرخ به سمت عقب متمایل است
تنگدیکشنری فارسی به انگلیسیbeaker, close , canyon, carafe, caster, cincture, decanter, girth, jug, tight, strait, tense