فاجعۀ فرابنفشultraviolet catastropheواژههای مصوب فرهنگستاننارسایـی قانون ریلی ـ جینز در مـورد تابش جسم سیاه در طولِموجهای کوتاه
نظریۀ فاجعهcatastrophe theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای که تحولات ناگهانی و مصیبتبار ناشی از یک تغییر جزئی را در وضعیت موجود در صحنۀ بینالمللی یا یک جامعة فرهنگی تبیین میکند
نظریة فاجعهcatastrophe theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای مبتنی بر مدل ریاضی که بر پایة آن تغییری جزئی میتواند به فاجعة ناگهانی منجر شود و روال طبیعی تطورِ فرهنگی را مختل کند نیز: فاجعهگرایی catastrophism
فاجعهدیکشنری فارسی به انگلیسیobscenity, adversities, calamity, catastrophe, disaster, holocaust, plague, tragedy
فاجعۀ بومشناختیecocatastropheواژههای مصوب فرهنگستانفاجعهای برای بومسازگان یا محیطزیست یا وضعیت یا رویدادی که به تغییرات عمدۀ بومشناختی یا زیستمحیطی بینجامد متـ . بومفاجعه
فاجعۀ فرابنفشultraviolet catastropheواژههای مصوب فرهنگستاننارسایـی قانون ریلی ـ جینز در مـورد تابش جسم سیاه در طولِموجهای کوتاه