کاتتوس
قثیثی . [ ق ِث ْ ثی ثا ] (ع مص ) گرد کردن مال . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
قطیطی . [ ق ُ ] (ص نسبی ) نسبت است به قطیط. (اللباب ). رجوع به قطیط شود.